1- تعهد بیش از اندازه
تعهد بیش از اندازه و خستگی جسمی و روحی؛ این مشکل در زوج های جوانی که در مدرسه یا دانشگاه تحصیل می کنند یا تازه در جایی استخدام شده اند بیشتر به چشم می خورد. حتی الامکان سعی کنید اوایل ازدواج به دانشگاه بروید، کار تمام وقت داشته باشید، صاحب فرزندی شوید، خانه بسازید یا کار و کاسبی جدیدی راه بیندازید. این کارها مشکلات و سختی های زیادی به همراه دارد و بسیاری از زوج های جوانی که با این مشکلات روبه رو می شوند، پس از آن که ازدواجشان با شکست مواجه می شود با تعجب از خود می پرسند:«چرا چنین اتفاقی افتاد؟» مسئولیت و مشغله ی زیاد باعث می شود که زن و شوهر فرصت کمی برای همدیگر داشته باشند و بنابراین فاصله ی آنها روز به روز افزایش می یابد و زمانی می رسد که برای هم مثل دو غریبه هستند، پس سعی کنید در اوایل ازدواج ، برای خود، کار و دردسر نتراشید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید تا همدیگر را بیشتر بشناسید.
2- صورت حساب های بالا
صورت حساب های بالا و بحث بر سر نحوه ی خرج کردن پول؛ اجناس مصرفی خود را با پول نقد خریداری کنید، در غیر این صورت آنها را به صورت قسطی نخرید. تمام پولتان را برای خرید خانه یا اتومبیل که استطاعت خرید آن را دارید خرج نکنید. همیشه مقداری از پولتان را برای روز مبادا پس انداز کنید و با آن به سفرهای کوتاه بروید و اگر صاحب فرزندی هستید، آن را برای مواقع ضروری کنار بگذارید. سعی کنید درآمدتان را عاقلانه و درست خرج کنید.
3- خودپسندی
در جهان دو گروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گیرنده. ازدواج دو نفر بخشنده می تواند یک مسئله ی رضایت بخش و خوشایند برای هر دو طرف باشد، بین دو نفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد، اما دو نفر گیرنده در عرض شش هفته زندگی مشترک، به جان هم می افتند و دمار از زندگی هم درمی آورند. خودپسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند.
4- دخالت والدین
اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدینشان جدا نشوند، احتمال بروز مشکل در زندگی زناشویی آنها وجود خواهد داشت. بعضی از والدین دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج از آنها دور شود و ترجیح می دهند که در کنارشان زندگی کند. آنها به این مسئله توجه ندارند که در این صورت ممکن است باعث به وجود آوردن مشکل در زندگی مشترک فرزندشان شوند.
5- توقعات زیاد و بی جا
بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آنها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات در زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آنها را تنگ می کند.
6- بحث و جدل
سخن ما با کسانی است که فضای خانه را با بحث و دعواهای خود مسموم می کنند و باعث رنجش و نگرانی طرف مقابل خود می شوند و او را از ادامه ی زندگی مشترک دلسرد می کنند. بدبینی و حسادت ، یکی از علل ایجاد جر و بحث زوجین است و خودبینی عامل دیگری است که باعث آزار رساندن به طرف مقابل می شود.
7- اعتیاد
اعتیاد نه تنها باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود بلکه فرد را نیز از بین می برد. همیشه از مواد مخدر و مشروبات الکلی دوری کنید.
8- خیانت و بی وفایی نسبت به همسر
ازدواج ، پیمان و تعهد بین دو نفر است و آنها را متعهد می سازد که تا آخر عمر به هم وفادار بمانند و در غم و شادی های زندگی، شریک یکدیگر باشند. متأسفانه بعضی از همسران به این تعهد پایدار نمی مانند و پس از مدتی از جاده درستی منحرف می شوند و به همسرشان خیانت می کنند و با این کار کتاب زندگی مشترکشان را برای همیشه می بندند.
9- شکست در کار و تجارت
این مسئله به خصوص در مردان بسیار به چشم می خورد. اضطراب و نگرانی که به دنبال این شکست ایجاد می شود، باعث آشفته کردن کانون خانواده می شود.
10- موفقیت در تجارت و کسب و کار
شاید خطر موفق شدن در تجارت یا به اصطلاح یک شبه پولدارشدن بیشتر از شکست در تجارت باشد. گاهی اوقات، ثروت یکباره ای که به طرف خانواده ها سرازیر می شود باعث دور شدن آنها از یکدیگر و منجر به مرگ زندگی مشترک می شود.
11- ازدواج در سنین پایین
آمار طلاق در بین دخترانی که در سنین 17- 14 سالگی ازدواج می کنند دو برابر بیشتر از دخترانی است که در سنین 19-18 سالگی ازدواج می کنند و نیز کسانی که در سنین 19- 18 سالگی ازدواج می کنند، 75 برابر بیشتر از کسانی که در سنین 20 سالگی پیمان زناشویی می بندند به دادگاه های طلاق قدم می گذارند. این آمار نشان می دهد که فشار ناشی از اضطراب و هیجان های دوران نوجوانی با مشکلات زندگی مشترک در هم می آمیزد و خیلی زود زن و شوهر را به پای میز طلاق می کشاند.
دلایل و ریشه اختلافات زندگی زناشویی
در این بررسی به برخی از مهمترین علل اختلاف همسران اشاره میشود:
داشتن آینده ای مبهم
اهمیت ندادن به خواست ها و انتظارات یکدیگر
اختلاف در نحوه تربیت فرزندان
نداشتن رابطه جنسی رضایت بخش
تلاش هر یک از زوجها برای تغییر دیگری
به کرسی نشاندن حرف و رأی خود
تأثیر پذیری هریک از خانواده خود
دخالت خانواده ها و اجازه دخالت خانواه در امور مربوط به زندگی مشترک
عدم توافق بر سر تقسیم وظایف و نقش زن و شوهری
تفاوت از نظر فرهنگی (سطح فکر، ارزشها، عقاید و باورها، باید ها و نبایدها)
داشتن همسری پرخاشگر
مدیریت ضعیف رابطه با همسر و رابطه با خانواده خود یا دیگری
درک نکردن معنای زندگی
شک به همسر
رعایت نکردن حد و مرز ها
ترس از دست دادن همسر
اختلافات مالی
خساست
حسادت
تصمیمات شتاب زده | اولین اشتباه در زندگی زناشویی
اکثر دختران و پسران جوان کم تجربه در اوایل ازدواج دیوانه وار عاشق هم هستند اما این احساس آتشین در بسیاری از مواقع به سرعت فروکش می کند و بعد از مدتی بعد از ازدواج از زوج ها می شنویم که دیگر مثله قبل عاشق نیستم.
راهحل: یکی از بزرگترین تصمیماتی که هر فردی باید در زندگی اش بگیرید ازدواج است. طرفین باید با تامل و صبر بیشتری تصمیم به ازدواج بگیرند. پس اگر تصمیم به ازدواج دارید، اول همه ی جوانب را با دقت بررسی کنید و تا زمانی که اطمینان کامل ندارید که آماده ی پذیرش مسئولیت زندگی مشترک را دارید وارد زندگی زناشویی نشوید. چرا که اولین اشتباه بزرگ در زندگی زناشویی وارد شدن به آن بدون آمادگی می باشد.
قوانین سفتوسخت در مورد امور منزل | دومین اشتباه در زندگی زناشویی
بر اساس آخرین تحقیقات روانشناسی حاکم بودن قوانین سفت و سخت در امور منزل می تواند یکی از دلایل تلاق باشد. چنین اشتباهی در زندگی مشترک سبب می شود به جای اینکه خانه یک مکان امن و آرامشگاهی برای زوجین باشد به یک مکان شغل دوم تبدیل شود.
راهحل: می توانید خلاق باشید با تبدیل کردن کار های روزمره خانه به سرگرمی و همراه کردن آن با فعالیت های بازی گونه می توانید از حاکم شدن قوانین سفت و سخت در امور خانه جلوگیری کنید. اگر در انتهای روز کاری خسته هستید و انرژی برای آشپزی ندارید چه ایرادی دارد که از بیرون غذا سفارش دهید یا مثلا با همسرتان به بیرون بروید و نظافت خانه را به بعد موکول کنید. بسیار زیبا تر می شود اگر نظافت منزل را به یک بازی رقابتی به فعالیتی مفرح تبدیل کنید و برای کسی که نظافت را زودتر تمام کرد جایزه تعیین کنید. توصیه می کنیم که حتما از حاکم کردن قوانین سفت و سخت برای امور منزل خودداری کنید چرا که یکی از اشتباهات در زندگی مشترک است که با جدی گرفتن آن مشکلات فراوانی را در زندگی مشترک به وجود می آورد.
تأثیرپذیری از طلاق اعضای خانواده، دوستان و آشنایان | سومین اشتباه در زندگی زناشویی
بر اساس علم روانشناسی افراد از 5 فردی که بیشتر از همه با آنها در ارتباط هستند، تاثیر پذیری بسیار زیادی دارند. داشتن روابط نزدیک با افرادی که در آستانه طلاق هستند می تواند روی ازدواجتان تاثیر منفی داشته باشد. خطر از آنجایی آغاز می شود که شروع به مقایسه کردن زندگی زناشویی خودتان با زندگی مشترک نا فرجام دوستان و آشنایان تان کنید و به این نتیجه برسید که موارد مشترک در زندگی زناشویی شما با همسرتان و زندگی مشترک آن زوج شکست خورده وجود دارد. بسیاراند افرادی که بر اساس دلایل بی منطق و نتیجه گیری های غلط از زوج دیگری که طلاق گرفته اند به این نتیجه می رسند که به زندگی مشترکشان خاطمه دهند. بزرگ ترین اشتباه در زندگی زناشویی این است که زندگی خودتان را با بقیه مقایسه کنید.
راهحل: واقعیت این است که اگر مشکلی با همسرتان دارید ، قطع رابطه راه حل درستی برای این مسئله نیست. زن و مرد باید با هم رو راست باشند و افکارشان را به راحتی بتوانند به هم بگویند. اگر فضای مثبتی در زندگی مشترکتان حاکم باشد، هیچ عامل خارجی نمی تواند رابطه شما را خراب کند. روابط نزدیکتان را با دوستان و آشنایان خود حفظ کنید و این رابطه نباید تحت تاثیر شرایط آنها حتی طلاق آنها باشد و هیچ عاملی نباید آن را محدود کند.
برهم خوردن تعادل کار و زندگی | چهارمین اشتباه در نزدگی زناشویی
وقتی میتوانید ادعا کنید که در شغلتان موفق هستید که اجازه ندهید شغلتان روی زندگی شخصی شما تأثیر منفی بگذارد. اگر روزی ناگهان به خودتان بیایید و ببینید که خانوادهتان درحال ازهم پاشیدگی است، آنوقت تصویری که از خودتان بهعنوان مثلا یک حسابدار یا مدیرعامل حرفهای و توانا در ذهن ساختهاید، برایتان از اهمیت قبلی خواهد افتاد. البته که نباید وظایف شغلیتان را نادیده بگیرید و کمکاری کنید، اما به همین اندازه در قبال وظایفی که نسبت به خانه و خانواده دارید نیز مسئول هستید.
راهحل: زندگی شخصی باید از زندگی شغلی تفکیک شود. اولویتهایتان را در هریک از ایندو مشخص کنید. میزان اهمیتی که به هرکدامشان میدهید نباید اغراقآمیز باشد، وگرنه باعث برهم خوردن تعادل کار و زندگی میشود. هنر نه گفتن که یکی از هنر های زندگی است را یاد بگیرید تا مثلا اگر رئیستان پیشنهاد داد که پنجشنبه تا دیروقت اضافهکاری کنید، نه بگویید. از آن طرف، اگر جلسهی کاری مهمی در پیش دارید که دیر به منزل میرسید، در کمال آرامش به همسرتان توضیح بدهید که جلسهی خیلی مهمی است و نمیتوانید زمانش را به روز دیگری موکول کنید.
روراست نبودن در مورد خیانت | پنجمین اشتباه در زندگی زناشویی
خیانت یکی از مشکلاتی است که متاسفانه گاهی در زندگی زناشویی بعضی از افراد اتفاق می افتد. کسانی که به همسرشان خیانت کرده اند، باید آمادگی پذیرش مسئولیت ها و عواقب ناشی از این اشتباه بزرگ در زندگی زناشویی را داشته باشند.
راه حل : باید بدانید که پنهان کردن حقیقت سرانجامی جز بدتر کردن شرایط ندارد. مطمعنا پنهان کردن واقعیت چنین مسئله ای سبب دور تر شدن زوج ها از هم دیگر می شود. صداقت در حقیقت آخرین شانسی است که می تواند زندگی مشترکتان را نجات دهد، در حالی که دروغ و فریب همین شانس را نیز از شما می گیرد.
1 - زوجهای موفق انتظاراتشان را از یکدیگر صریحا بیان میکنند
ازدواج با دوران نامزدی متفاوت است.پس از ازدواج شما انتظاراتی از همسر خود دارید که با انتظارات دوران نامزدی تفاوت دارد.به عنوان مثال درطول دوران نامزدی شما از زندگی دانشجویی ودرامد اندک رضایت دارید اما بعد از ان یعنی بعد از ازدواج شما توقع دارید تا همسرتان حقوق ثابتی را دریافت نماید.زوجهای موفق قبل از ازدواجشان صریحا در مورد انتظاراتشان از یکدیگر گفتگو میکنند واگر یک اختلاف جدی میان انها وجود داشته باشد به عنوان مثال- مرد فرزند بخواهد ولی زن مخالفت کند-در این زمان انها درباره این مسئله که ایا با یکدیگرازدواج کنند یا نه به طور جدی فکر میکنند.بعد از ازدواج نیز زوجهای موفق مداوم با یکدیگر گفتگو میکنند تا انتظاراتشان را از زندگی زناشویی مرورکنند.اگر این انتظارات با یکدیگر در تضاد بود زوجین ارتباطشان را با یکدیگر حفظ میکنند تا به یک توافق ودرک متقابل برسند.
2 - زوجهای موفق هوییتشان را حفظ میکنند
اگر چه شما قبل از ازدواج مستقل بوده اید اما بعد از ان شما درگیر شخص دیگری میشوید که زوج شما خواهد بود مخصوصا اگر ازدواج فرزندانی در پی داشته باشد، روز به روز زندگیتان به طور چشمگیری به یکدیگر نزدیک تر خواهد شد ونتیجه این است که اغلب هردوی شما به یکدیگر وابسته میشوید،به گونه ای که احساس میکنید شخصی دائما به شما چسبیده است. - زوجهای موفق به خوبی به این مطلب اگاهند که ازدواج میتواند احساس در مخمصه افتادن را به انها القا کند ،حتی اگر عشق زیادی بین انها وجود داشته باشد.پس انها همدیگر را دائما به با هم بودن تشویق نمیکنند،بلکه همدیگر را ترغیب میکنند تا زمانی را به خود اختصاص دهند،یعنی به تنهایی لحظاتی را با سرگرمی ها ودوستانشان سپری کنند.با این روش هرکدام از زوجین با هوییتشان وارد ازدواج میشوند وان را حفظ میکنند وهمیشه هوییت خود را زنده نگه میدارند.
3 - زوجهای موفق یکدیگر را در راس امور قرار میدهند
به محض این که ازدواج میکنید این امکان وجود دارد که ادب و احترام در بین شما کمرنگ شود.در دوران نامزدی ویا اوایل ازدواج چیزهای کوچکی از قبیل کمک کرد ن به یکدیگر را به یاد داشتید ومسائل بزرگتری همچون محترمانه به حرف هم گوش کردن را فراموش نمیکردید،اما ازدواج میتواند باعث دنیایی از تغییرات شود.اغلب بعد از ازدواج احترام گذاشتن به یکدیگر را فراموش میکنید واین امکان وجود دارد که اهمیت دادن به زوجتان کمتر شود وتوجه شما بیشتر به مسائل دیگری همچون کار،سرگرمی ها ،و یا بچه ها معطوف شود وبه جای همسرتان انها را در اولویت قرار دهید.
زوجهای موفق بیش از هرچیز دیگری به یکدیگر اهمیت میدهند،انها به عقاید زوجشان علاقه نشان میدهند وهمسرشان را جدی میگیرند.این زوجین زمانی که با دیگران صحبت میکننداز همسرشان با الفاظ زیبایی یاد میکنند وخلاصه اینکه هرگز وجود یکدیگر را بی اهمیت نمیدانند وقدر یکدیگررا به خوبی میدانند وهمیشه به خاطردارند از اینکه با هم ازدواج کردند،چقدر خوش بختند.
4 - زوجهای موفق یاد میگیرند تا به خوبی مشکلاتشان را حل کنند
جان گوتمن،روانشناس امریکایی به مدت بیست سال برروی زوجها تحقیق و بررسی کرد وبه این نتیجه رسید که عامل اصلی موفقیت ویا شکست در ازدواج این است که ایا زوجین میتوانند مشکلاتشان را با یکدیگر حل کنند یا نه ؟
زمان هایی وجود دارد که شما با یکدیگر توافق ندارید واینجاست که این اختلافات باعث رنجش شما میشود ،مطمئنا نمی بایستی با اضافه کردن خشونت و بد رفتاری این رنجش را زیاد تر کنید.اما اگر همسرتان چیزهایی را برخلاف میلتان میخواهد ویا کارهایی را انجام میدهد که با نظر شما مغایرت دارد،شما می بایستی این اختلافات را با همدیگر حل نمایید.
زوجهای موفق هرچند که احساس بد در بین انها حکمفرما باشد اما درعین حال ارتباطشان را حفظ میکنند.انها در مورد اختلافاتشان با یکدیگرگفتگو میکنند وبنا براین گفتگوی بین انها به یک نتیجه مسالمت امیز منتهی میشود.زوجین به یکدیگر لبخند میزنند وبه جای نق زدن وعیب جویی کردن ازیکدیگر حمایت میکنند.زوجهای موفق کاملا به این موضوع واقف هستند که عشق ورزیدن بسیار مهمتر از پیروز بودن در یک بحث وگفتگو است.
5 - زوجهای موفق به خوبی از یکدیگر لذت میبرند
در شروع ازدواج عشق و علاقه زیادی بین زوجین وجود دارد،اما باید به یاد داشته باشید زمانی که ازدواج میکنید سالهایی را در پیش رو خواهید داشت که قرار است این علاقه عمیق تر شود.به علاوه امروزه ازدواج اغلب با فشارهای روانی بسیا ر زیادی همچون تولد اولین فرزند همراه است.
زوجهای موفق میدانند که چگونه از یکدیگر لذت ببرند شما می بایستی با جدیت رابطه عاشقانتان را در اولویت قراردهید وزمان وفضای لازم را برای این کار فراهم کنید.شما نیازمند این هستید تا به صورت مداوم از نیازهای جنسی همسرتان اگاهی داشته باشید وراههای جدید را برای راضی نگه داشتن یکدیگر پیدا کنید.
زوجهای موفق مهربان و با عاطفه هستند.اگر گاهی اوقات بین انها ازنظر عاطفی خلا ایجاد شود انها به واسطه دلبری کردن، در اغوش گرفتن، و رمانتیک بودن از شر این احساس خلاص میشوند.
6 - زوجهای موفق با یکدیگر رشد میکنند
شخصی که شما با آن ازدواج میکنید بعد از گذشت ده سال از زندگی همان شخص باقی نخواهد ماند ،هردوی شما تغییر خواهید کرد،مخصوصا این تغییرات در لحظات سخت و حساس زندگی از قبیل شروع زندگی مشترک،از دست دادن یکی ازوالدین محسوس تر خواهد بود.
زوجهای موفق به خوبی به این مطلب اگاهی دارند که در این لحظات یکی از انها ویا هردو شخصیتشان تغییر خواهد کرد به گونه ایی که میتوان این چنین احساس کرد که گویی قوانین تغییر کرده است،واین بدان معناست که به منظورهمراه شدن با رابطه های در حال تغییر،شما نیز می بایستی تغییر کنید.
زوجهای موفق تغییرات را به خوبی پیش بینی میکنند وبرانها مسلط میشوند.انها به جای این که خواهان این باشند که همیشه با یک شخصیت ثابت زندگی کنند بیشتر در طلب تغییردر بهبود یافتن شخصیتشان هستند وبه خوبی از تغییرات مثبت شخصیتشان ومشارکتی که به دنبال ان اتفاق میافتد ،استقبال میکنند.
7 - زوجهای موفق به طورکارامد و عملی رابطه خود را حفظ میکنند
زمانی که ازدواج کردید ودر کنار زوج مورد علاقه تان زندگی مشترک را شروع کردید ممکن است به این موفقیتهای به دست امده اکتفا کنید واین چنین احساس کنید که هیچ چیز نمیتواند به پیوندتان اسیبی وارد کند.اما اگاه باشید! گذشت زمان ویک احساس نادرست از امنیت حتی عمیق ترین وقوی ترین عشق ها را میتواند ازبین ببرد.
بنابراین زوجهای موفق این احساس اشتباه را به وقت دیگری موکول میکنند ودر زمانی که ان را برای گفتگو اختصاص داده اند وان را یه عنوان یک قانون پذیرفته اند ،به ان مشکل میپردازند و در باره ان گفتگو میکنند،تا اطمینان حاصل کنند که هردوی انها شاد و از یکدیگر راضی هستند.اگر یکی از شما و یا هردویتان گله مند ویا ناراضی هستید،مشکل خود را بیان کنید واز کمک گرفتن از افراد متبحر و کارشناس اجتناب نکنید. زوجهای موفق هرگز قبل از رفتن به نزد مشاوره اجازه نمیدهند تا برگه طلاق امضا شود،انها در اولین فرصت ممکن مشکل خود را حل میکنند.
برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچگونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا 9 مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.
1- تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمیگذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بودهاید که وقتی به رختخواب میروید، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سختگیری نکرده باشید، میتوانید موافقت کنید که در هفته، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.
2- خانهنشینی
ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردشهای دونفره و شبنشینیهای رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را بهدستآورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شدهاید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد!
3- ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیتتان را با خود به خانه میآورید که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست! تنها کافیاست که کار، تمام زندگیتان را بهخود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی میشود که از آن در خانه حرف میزنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.
4- رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان میگذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بیخیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نامرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریختوپاشکردن در خانه خودداری کنید و بهخودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با اینحال چرا سعی نمیکنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان میدهید که حضور او و تاثیری که بر او میگذارید برایتان مهم است!
5- بیتوجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بیتوجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانیکه همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ بهخصوص زمانی که او را شیک و زیبا میبینید و یا وقتی که او با تعریفهای بجا و مناسبش شما را تحتتأثیر قرار میدهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجیدها همیشه خوشایند هستند، اما تنها زمانیکه درست و بجا بهکار برده شوند.
6- حسادت مفرط
دست از پاییدن و سینجین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دو جانبه بنا میشود. شک و بدگمانیهای بیش از حد شما، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل میدهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.
7- خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانوادههای همسر آنگونه که در فیلمها بهصورت منفی نشان داده میشوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانیکه این تفاهم به حد کافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس میکنید که همسرتان از رفتوآمدهای آخر هفته کمکم خسته میشود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانیهای همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق میکند.
8- نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظرگرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آیندهتان را بسازید. از برنامههای کوتاهمدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا میگذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامههای بزرگتر (بچهدار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بیدرنگ در مورد آیندهتان و اینکه چگونه با آن روبهرو میشوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجمتر و شور و شوق پیشروی در زندگی را در شما شعله ور میکند!
9- سکوت
مطئنا عدمگفتوگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام بردهایم. با اینحال، معمولا گفتوگو میان زن و مرد صورت میگیرد، اما هیچیک از طرفین به حرفهای یکدیگر گوش نمیدهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابلتان را بفهمید. درصورت نیاز، بیدرنگ از یک رواندرمانگر کمک بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است... پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.